اول باید از آقای تهرانی به خاطر تلاش خستگی ناپذیرش در راه مبارزه با استبداد تشکر کنم دوم اینکه از عزیزانی که لطف دارند و از غیبت ۱۰ روزه بنده گلایه مند بودند پوزش بخواهم و سوم اینکه توجه شما را به آ خرین مطلب آقای بهنود راجع به تحرکات نومحافظه کاران یا همان فاشیستها بعداز انتخابات و خطری که متوجه زندانیان سیاسی است جلب میکنم در ضمن اگر خبری راجع به کبری رحمانی که قرار بود دیروز اعدام شود دارید من را هم بی خبر نگذارید .
 انتخابات اول اسفند با همه تلخی ها و شیرینی هایش گذشت  این انتخابات در سهای زیادی برای آموختن دارد، ما باید بپذیریم که در باره ابعاد موفقیت تحریم دچار خطای محاسباتی شده بودیم، من بر خلاف دوست عزیزی که توصیه می کرد به ۷۰٪ تهرانی و ۵۰٪ شهرستانی که در انتخابات شرکت نکردند توجه کنم معتقدم ما باید به آن ۳۰ ٪ تهرانی و ۵۰ ٪ شهرستانی که در انتخابات شرکت کردند توجه کنبم ، متاسفانه بعضی از دوستان با لحنی تند و پرخاشگرانه وقیموار راجع به این افراد صحبت میکنند و آنان را به خیانت و غیره متهم میکنند، هدف من دفاع از عملکرد کسانی که در انتخابات فرمایشی شرکت کرده اند نیست و حتی از دست آن ۱۵٪ که رای سفید داده اند دلخورم ولی این نباید باعث شود که ما به مانند مستبدین حاکم آزادی افراد را در  شرکت یا عدم شرکت زیر سئوال ببریم، من بیم از این دارم که این دوستان اگر در فردای جمهوری اسلامی به جایی برسند اندیشه استبداد را باز تولید نمایند.به نظر من ما باید به تحلیل دلایل حضور این افراد بپردازیم  بی آنکه درباره شان به قضاوت بنشینیم.این کاری است که تا جایی که بضاعت فکریم اجازه میدهد به آن    خواهم پرداخت. راجع به حرکات سمبلیک در مقابله با استبداد تا حدی که موجب تقویت روحیه آزادیخواهی بشود بسیار موافقم  ولی معتقدم باید در انتخاب روش ها بسیار دقت کرد و باید توجه داشت که این اقدامات ما را از حرکات ریشه ا ی غافل نسازد. 
در یادداشت های بعدی به تبیین دلایل حضور بعضی از هم وطنان در انتخابات خواهم پرداخت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد