مانده ام چه کنم؟

مدتی است که چنان گرفتارم که فرصت نمیکنم مطلبی پابلیش کنم. اما میدانم چند نفری هستند که لطف دارند و به وبلاگ من سر میزنند، بنابرین وظیفه دیدم مطلب مختصری راجع به خودم و کارهایی که میکنم و همچنین اوضاع سیاسی روز و برنامه های آینده گروههای سیاسی بنویسم. یکی از دغدغه های این روزهای من تلاش برای انتشار یک نشریه دانشجویی است که چند ماهی میشود که مجوز آن را گرفته ام ، ولی کوچکترین یارانه که شامل بن چاپ و تکثیر و غیره است و معمولا همه نشریات دانشجویی از آن استفاده می کنند، از نشریه ما دریغ داشته شد و در نتیجه ما هم نتوانستیم اقدامی برای انتشار نشریه بکنیم تا اینکه بعد ماجراهای انتصابات و غیره من تصمیم گرفتم هر جور شده کار نشریه رو سامان بدم و برای کاستن از هزینه ها تمامی کارهای مربوطه رو خودم به کمک دوستان انجام بدم . کار رو شروع کردم و تا یک مراحلی هم پیش رفتیم ولی حالا دچار یک تردید شده ام. تردیدی که در مطرح کردن اون و کمک و همفکری خواستن از شما دوستان عزیزم هیچ تردیدی به خودم راه نمی دم. من الان دانشجوی ترم آخر هستم، دوستان عزیز دانشجو هم که الان با وضعیت دانشگاهها آشنا هستد، الان بیشتر دانشجوها ترجیح میدن خودشون رو به خواب بزنند و به دیدن دختر ایرونی در سینما بیشتر رغبت دارن تا مطالب سیاسی. حالا گیرم ما اومدیم در این چند شماره مطالب بسیار خوبی هم نوشتیم با این وضعیت کسی حوصله خوندن این مطالب رو نداره، اون طرف تر هم که شمشیر تعلیق کمیته انظباطی این روزها خوب میبره یعنی نتیجه احتمالی انتشار نشریه تعلیق من و گرفتاری دوستام خواهد بود، بی آنکه کوچکترین دستاوردی داشته باشه. حالا یک راه حل هم که مطرح می شه اینه که از سیاست و ادبیات و ...... ننویسیم و مثلا از موسیقی دیم دام دارام و ترانه های علی معلمی و روایت فتح و... بنویسیم که این راه حل بیشتر به درد دوستانی میخوره که عقده نویسنده شدن دارن و به کار ما نمی آد. حالا شما بگید من چه کنم؟ راجع به مسائل سیاسی هم باید بگم من یک جورهایی نگرانم الان بیشتر از 2 ماه به 18 تیر و 3 ماه تا 17 مرداد زمان داریم ولی احساس میکنم با مطرح کردن زود هنگام اون و با برنامه های جانبی دیگری که با یا بی مناسبت برای روزهای قبل از 18 تیر تدارک دیده می شه می خواهند بازم مثل پارسال فضای گورستانی رو بر دانشگاهها و جامعه حاکم کنند و امکان یک حرکت منسجم رو در 18 تیر از ما بگیرند، بنابرین به همه دوستان توصیه میکنم توان و انرژی خودشون رو واسه 18 تیر ذخیره کنند و تا قبل از 18 تیر از کارهایی که بهانه سرکوب گسترده رو به حاکمیت میده بپرهیزن. پاینده باد ایران!

متاسفم از اینکه مدتی نبودم از دوستانی که لطف کردن وبه وبلاگم سر زدن ممنونم احتمالا باید به blogspot اسباب کشی کنم . فعلا که سرم خیلی شلوغه. فعلا خدا نگهدار