نه اینچنین نبود برادر!!!

 

ابراهیم نبوی یکی از بهترین نویسندگان طنز سیاسی ایران است. از ستون پنجم روزنامه جامعه باهاش آشنا شدم و تقریبا هر وقت مطلبی نوشته است  خواندم. از گیر سه پیچی که به آیت الله حسنی می دهد  لذت بردم و به خاطر احترامش به انسانیت تحسینش کردم، ولی 3 بار در برابرش کلافه شدم. یک بار در جریان بازداشتش بود،2-3 سال پیش و حالا مورد آخرش. مطلبی که راجع  به معلم شهید راه آزادی، دکتر شریعتی نوشته بود. باید پذیرفت که کتاب امت و امامت که تحت تاثیر تز دموکراسی متعهد قرار داره از تناقضاتی هم در داخل خودش و هم با دیگر مبانی معرفتی دکتر رنج می برد، باید پذیرفت که توتالیترین های حاکم، تروریستهای مجاهد، انقلابی های دیروز همه و همه کم و بیش تحت تاثیر دکتر بوده اند و یا از اندیشه های دکتر استفاده و بهتر بگویم سواستفاده کرده اند.از گروههای سیاسی هم فقط سلطنت طلبان و سنت گرا های مذهبی (گروههایی که با مسائل فکری کم تر سر وکاری دارند) بوده اند که همیشه با دکتر مخالف بوده اند و از تکفیر و توهین در حق دکتر هیچ وقت غافل نشدند. باید پذیرفت که قرائت ایدئولوژیک از دین در عمل ناکار آمدی خود را نشان داده است ولی با همه این توصیفات شریعتی نه آن بود که آقای نبوی معرفی کرده بود، شریعتی که با الهام از روسو میگفت : "من دشمن تو و عقاید تو هستم اما حاضرم جانم را فدا کنم تا تو در بیان عقایدت آزاد باشی"  کجا و مثلا مصباح یزدی کجا؟ آقای نبوی پیش از انقلاب همین آقا، دکتر را تکفیر کرده بود و میتوان گفت این از معدود تحرکات استاد در قبل از انقلاب بود. بگدار بگذریم شریعتی فرزند نمونه زمان خویش بود و بسیاری از آثار او همچنان برای  ما و نسل ما مفید و راهگشاست .

 دفعه سومی که آقای نبوی ما را شوکه کرد در جواب انتقادات به مطلب "معلم شهید ما" بود، ایشان در جواب دوستی که تز اسلام منهای روحانیت را به عنوان یک امتیاز برای دکتر مطرح کرده بودند ، روحانیون حاکم را بهتر از بازرگان، سحابی و یزدی مثلا 15 سال پیش دانسته بود . یعنی کسانی که از بیش از 50 سال پیش در راه آزادی و ایران زندانها کشیده اند و حتی زمانی که به قدرت رسیده اند وفاداری خود را به آرمان هایشان در عرصه عمل نشان داده اند با این مجسمه های زر و زور و تزویر برابرند و یا لااقل فقط 15 سال است که قابل تحمل شده اند. آقای نبوی تنها راه تروریست نشدن لزوما فاسد شدن و غفلت از ارزشهای انسانی نیست. امروزه قرائت اخلاق محور و رحمانی دکتر سروش از دین نه به تروریست می انجامد و نه به قرتی بازی و به باور من رسیدن به این تجربه جز با تجربه قرائت ایدئولوژیک ممکن نبود. آقای نبوی همین قرتی بازی ها محصول این است که ما سروش و کدیور را از مذهبی ها و شاملو و بهبهانی و دولت آبادی و ....  (یعنی معلمان بی ادعای انسانیت ) را از همه جوانانمان گرفته ایم و  باید در بازگرداندن اینها به نسل جوان کوشید. آقای نبوی ما همچنان هم شما و هم مطالبتون رو دوست داریم ولی بپذیرید که این بار " نه اینچنین نبود برادر".
برای خواندن نقدی محتوایی وبسیار عالمانه از آقای درویش اینجا را کلیک کنید.

نظرات 1 + ارسال نظر
علی آزادی چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:02 ب.ظ http://douranegozar.blogspot.com

برادر عزیز . این جناب آ سید ابرام نبوی یا همون داور خودمون متاسفانه غم نون و آب اونور کار دستش داده . این مزخرفات خودش برای افشای خودش بسه . نیازی هم به نقد آنچنان عالمانه نیست . حرف عالمانه رو عالمانه جواب میدن نه این هجویات رو . به هر حال اگر به بنده هم سر بزنی بنده هم جوابی درخور به این حضرت اجل دادم . واقعا دلم میسوزه طنز نویس بزرگ جامعه به چه فلاکتی افتاده . به داور هم بگم : واقعا متاسفم . میگن خدا باید آدم رو عاقبت به خیر کنه . خدا هممون رو عاقبت به خیر کنه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد