"سین" مثل سر زهرا کاظمی... پیام نرگس محمدی: سفره هفت سین جلوی زندان اوین آغازسال یک هزاروسیصدوهشتادوسه خورشیدی را به تمام شیر زنان ودلاور مردان ایران تبریک می گویم و سالی پراز پیروزی وشادی را برای تمام عزیزان آرزو دارم.می دانیم جشن عید و سفره هفت سین نماد فرهنگی وملی ایران است و ریشه در تاریخ کهن ایران دارد، گرچه مطلقه خواهان با نیروی رسانه های غیر مردمی قصد جایگزین کردن مراسم های دولتی و مذهبی به جای نمادهای ملی ایران را دارند، اما آن چه مسلم است، آن است که مردم ایران با برگذاری پرشور این جشن ها، سنگ اندازی های حاکمیت را بی نتیجه گذارده اند. هم وطنان: در حالی که نوروز یک هزاروسیصدوهشتادوسه خورشیدی فرا می رسد همچنان دانشجویان بی گناه در زندان ها به سر می برند لذا دانشجویان و فعالین مبارز خارج از زندان، امسال سفره هفت سین را مقابل زندان اوین بر پا می کنند تا سال نو و عید را با زندانیان تحویل کنند. ما از تمامی آزادی خواهان و عاشقان ایران زمین می خواهیم تا همگی دور سفره هفت سین روبروی زندان اوین به استقبال نوروز بیایند. و همچنین این عید باستانی را به هم وطنان خارج از کشور تبریک می گویم و خواهشمندم که مثل همیشه از دانشجویان مبارز داخل ایران و تمامی زندانیان سیاسی را حمایت کنیم و همزمان با یکدیگردور سفره هفت سین می نشینیم،با آرزوی آزادی ایران و عزیزان دربند به استقبال سال جدید برویم. به امید روزی که هیچ زندانی سیاسی نداشته باشیم پاینده باد ایران،گسسته باد زنجیر استبداد نسرین محمدی نقل از پیک ایران

چهارشنبه سوری را به روز نمایش همبستگی ملی بر علیه استبداد تبدیل کنید. یاد و نام قربانیان حوادث اخیر در ماجراهای فریدنکنار را گرامی میداریم. استفاده از سیاسی از چهارشنبه سوری یک امری است که با اندکی سازمان دهی و دقت نظر می تواند ثمرات مطلوبی داشته باشد.توجه به نکات زیر راجع به چهارشنبه سوری خالی از فایده نیست: 1- این حرکات به عنوان سمبل و نشانه به کار رود ولی در مرحله فعلی انتظار کارکردی فراتر از این از چهارشنبه سوری ومناسبت های این چنینی نمی توان داشت. 2- نهادهای حکومتی این بار با رویکردی جدید به مقابله با این مراسم پرداحته اند و به جای سرکوب این حرکت می خواهند آن را مصادره به مطلوب کنند.بهترین راه حل خلع سلاح این نهادها مطرح کردن آشکار مطالبات سیاسی است، البته این کار ممکن است با سرکوب گسترده همراه باشد، بنابراین باید راه کاری برای این مطلب اندیشیده شود. البته دوستان دیگر مطالب جالب توجهی در وبلاگ هایی مانند وبلاگ چهارشنبه سوری آورده اند که جای تشکر دارد. 3- با توجه به بند 2 حتما باید وجه متمایز کننده ای بین مراسم ملی چهارشنبه سوری و مراسم دولتی باشد. عدم استفاده از ترقه و وسایل نورافشانی (با توجه به برنامه حکومت در استفاده از این ابزارها) و جایگزینی آن با وسایل بی خطری چون سوت که بعضا مطرح میشود می تواند مفید باشد. 4- روز 29 اسفند سالروز پیروزی مبارزات ملت بزرگ ایران به رهبری زنده یاد دکتر مصدق است. فراموش نکرده ایم که مجلس پنجم در راستای کرنش نسبت به انگلستان و هراس از رواج ملی گرایی، قصد داشت این روز تاریخی را از تقویم ایران حذف کند که از ترس واکنش مردم و با پای مردی بعضی از سیاسیون در این امر ناکام ماند. پرداختن به چهارشنبه سوری نباید ما را از ظرفیت عظیمتر این روز بزرگ غافل کند و باید برای این روز بزرگ برنامه ریزی متاسبی صورت بگیرد. دوستان به یاد دارند که در اولین 29 اسفند پس از شهادت فروهر ها ، مختاری و پوینده بنا به پیشنهاد خانم پرستو فروهر، بسیاری از هم وطنانمان به یاد آن شهیدان راه آزادی شمعی برافروخته و برای اعلام انزجار از خشونت، شمع های برافروخته را در پشت پنجره های مشرف به خیابان و کوچه گذاشتند.پیشنهاد می کنم امسال نیز حرکتی مشابه و به نام حانم کاظمی، انجام گیرد. پاینده باد ایران

بالاخره استعفای آرمین هم پذیرفته شد! در مجموع کارنامه آرمین در مجلس بسیار درخشان بود نه فقط به خاطر نطق استعفاش بلکه به خاطر ماجرای خانم کاظمی و اون نطق دلیرانه اش که با هم می خوانیم: " در جریان رسیدگی قضایی به پرونده ی قتل زهرا کاظمی، علی رغم آن که مقتول در طول بازداشت خود در اختیار سه ارگان دادستانی، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات بوده است و مطابق گزارش هیات تعیین شده از سوی رئیس جمهور ضرب و شتم منتهی به ضربه مغزی می توانسته در هریک از این سه ارگان صورت گرفته باشد، فقط ۵ تن از پرسنل وزارت اطلاعات، دو زن نگهبان، یک پزشک زندان و دو بازجو بازداشت شدند. درهمان زمان عرض کردم کلیه ی افرادی از این سه ارگان که در مدت بازداشت زهرا کاظمی با متهم ارتباط داشته اند باید مورد بازجویی قرار گیرند. محدود کردن عرصه ی تحقیق و بازجویی به پرسنل یکی از این سه ارگان امری نگران کننده و موجب انحراف مسیر رسیدگی است و این مسیر به هر نتیجه ای برسد افکار عمومی را قانع نخواهد کرد. علی رغم اعلام این نگرانی ها و هشدارها جریان ادامه یافت تا دو روز قبل دادستانی انقلاب طی اطلاعیه ای از اتهام دو تن از بازجویان وزارت اطلاعات خبر داد. وزارت اطلاعات در واکنش به این اقدام با صدور اطلاعیه ای ضمن تکذیب ادعای دادستانی، از تحقیقات و اسناد و مدارکی دال بر حقیقت ماجرا و تلاش عده ای برای انحراف آن خبر داد. پیرو صدور این دو اطلاعیه، کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی از مسوولان وزارت اطلاعات و قوه ی قضاییه برای حضور در کمیسیون و بررسی موضوع دعوت به عمل آورد. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نیز در اقدامی مشابه از مسوولان وزارت اطلاعات جهت ارائه‎ی توضیحات لازم درباره ی این پرونده دعوت به عمل آورد. این دو جلسه روز گذشته برگزار شد و دادستان عمومی و انقلاب تهران و مسوولان دیگر قضایی از حضور در مجلس و ادای توضیحات خودداری کردند. هرچند مخبران دو کمیسیون اصل ۹۰ و امنیت ملی و سیاست خارجی، وظیفه ی اطلاع رسانی از مذاکرات جلسات این دو کمیسیون را برعهده دارند و مخبر کمیسیون اصل ۹۰ نیز روز گذشته طی مصاحبه ای گزارش جالبی از جلسه ی این کمیسیون را ارائه کردند، اما اینجانب در نطق قبل و نیز مصاحبه های پس ازآن درباره ی پرونده ی قتل زهرا کاظمی به ملت شریف و آگاه ایران وعده کردم در صورتی که جریان رسیدگی به این پرونده به انحراف کشیده شود و به جای کشف واقعیت و بیان حقیقت تلاش ها مصرف آن شود عاملان و آمران این فضاحت به حاشیه ی امن برده شوند و آبرو و مصالح کشور هزینه ی برخی افراد و مقامات گردد، حقایق را خواهم گفت. آنچه اکنون می گویم نه تحلیل سیاسی است و نه فرضیاتی مبتنی بر حدس و گمان، بلکه مستند است به اطلاعات موثقی که مقامات بلند پایه ی وزارت اطلاعات در جلسات روز گذشته ارائه داده اند. ۱- زهرا کاظمی با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تهیه ی عکس از زندگی روزانه ی مردم وارد ایران می شود. وی روز ۳/۴/۸۲ در مقابل درب زندان اوین در حال تهیه ی عکس از تجمع خانواده ی بازداشت شدگان، با ضرب و شتم دستگیر می شود. او که خود یک ایرانی تبعه ی کانادا است پیش از ( این) نیز برای تهیه ی گزارش بارها به ایران سفر کرده و فاقد هرگونه سوء سابقه و یا اتهام جاسوسی بوده است. ۲- وی اززمان دستگیری تا انتقال به بیمارستان سینا در ۲۰ دقیقه بامداد روز ۶ /۴/۸۲ در اختیار سه ارگان به شرح زیر قرار گرفته است: روز اول در اختیار دادستانی، از روز ۳/۴/۸۲ تا ساعت ۵ بعدازظهر روز ۵/۴/۸۲ در اختیار نیروی انتظامی، روز ۵/۴/۸۲ به مدت ۴ ساعت در اختیار دادستانی، از ساعت ۴۵/۲۱ روز ۵/۴/۸۲ در اختیار وزارت اطلاعات. ۳- از آغاز دستگیری بدون هرگونه دلیل و مدرکی از سوی دادستانی، متهم به جاسوسی ودر نتیجه بازداشت می شود. به معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات اعلام و درخواست می شود متهم را تحویل بگیرند. وزارت اطلاعات که احتمال جاسوسی را در مورد متهم بسیار ضعیف می داند اعلام می کند ضرورتی به دستگیری نیست. متهم به محل اقامت خود در تهران راهنمایی شود بازجویی در محل اقامت از وی انجام خواهد شد. ۴- علی رغم نظر کارشناسی وزارت اطلاعات، دادستان متهم را به اطلاعات نیروی انتظامی تحویل می دهد. مشاور حقوقی وزارت پس از اطلاع از این امر به دادستانی اعتراض می کند که متهمان به جاسوسی فقط باید به ضدجاسوسی وزارت تحویل داده شوند و نه هیچ ارگان دیگر. حال که وی دستگیر شده باید به اطلاعات تحویل شود. لذا متهم ساعت ۵ روز ۵/۴/۸۲ به دادستانی عودت و ساعت ۴۵/۲۱ همان روز به وزارت اطلاعات تحویل می شود. ۵- در تحقیقات وزارت اطلاعات مشخص می شود متهم در دو مرحله مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است. از آغاز دستگیری و در داخل زندان به دلیل مقاومت در برابر ماموران و عدم تحویل وسایل خود از ناحیه ی راست صورت و سر مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. حالت تعادل خود را از دست می دهد بلافاصله به بند ۲۴۰ منتقل می شود. بنابه گزارش وزارت اطلاعات به شهادت شهود متعدد به هنگام انتقال به بند در این مرحله متهم کاملا بی حال بود، به طوی که ماموران زندان او را کشان کشان و با گرفتن دستان و پاها به بند مذکور منتقل می کنند. شهادت شهود، نگهبانان و ماموران موجود است. ۶- این ضربات به حدی نگران کننده بوده که روز بعد وقتی متهم تحویل نیروی انتظامی می شود ضارب که هویت وی کاملا شناسایی شده و پرسنل یکی از سازمان های تحت پوشش قوه قضاییه است با نیروی انتظامی تماس و جویای حال وی می شود. ۷- پس از انتقال به بند، متهم از ساعت ۲۵/۲۲ دقیقه شب تا ۳۰/۲ بامداد روز ۳/۴/۸۲ توسط قاضی مرتضوی، معاون وی قاضی ارجمندی و یک نفر دیگرکه برای وزارت اطلاعات شناخته نشده مورد بازجویی قرارمی گیرد. از چگونی این بازجویی هیچ اطلاعی در دست نیست. حضور غیرمتعارف دادستان عمومی و انقلاب تهران و معاون وی به مدت ۳۰/۴ ساعت در بازجویی متهم حکایت از انگیزه، حساسیت و علاقه شدید دادستان به این پرونده دارد. ۸- متهم پس از تحویل به نیروی انتظامی در روز سوم تیرماه مورد بازجویی قرار می گیرد و مطابق گزارش مکتوب نیروی انتظامی اعلام می کند در دادستانی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از ناحیه ی بینی، انگشت دست و انگشت پا دچار شکستگی شده است. ۹- در گزارش اولیه ی بیمارستان به هنگام ورود متهم، آثار ضرب و جرح در بدن بیمار تهیه شده است. ۱۰- پس از انتقال متهم به بیمارستان به علت ضربه ی مغزی، دادستانی تلاش های فراوانی برای پنهان نگاه داشتن ماجرا به کار بسته است. ۱۱- مقامات وزارت اطلاعات می گویند قاضی مرتضوی پیش از اعلام نظر کمیته ی تحقیق منتخب رئیس جمهوری گفته است: زهرا کاظمی سکته مغزی کرده است. اگر به چیز دیگری هم رسیدند به گردن اطلاعات انداخته خواهد شد و از مقامات این وزارت می خواهد اعلام کنند متهم جاسوس و خرابکار بوده است. ۱۲- پس از آغاز رسیدگی قضایی به ماجرای قتل زهرا کاظمی و در مرحله ی تحقیق، قاضی پرونده وزارت اطلاعات را مامور تحقیق می کند. براساس تحقیقات وزارت، شهود و ناظران ماجرا شناسایی می شوند، مورد سوال قرار می گیرند، مراحل ضرب و شتم، چگونگی آن و ضارب شناسایی می شوند، و شهود نزد قاضی شهادت می دهند. ۱۳- بلافاصله روند تغییر می کند، قاضی دستور توقف و عدم ادامه ی تحقیق را صادر می کند. شهود به مدت دو روز جمع آوری و در قرنطینه قرار داده می شوند. توجیه می شوند تا شهادت را پس بگیرند، آنها را قانع می کنند، فیلم از آنها می گیرند، سپس نزد قاضی هدایت می شوند تا اعلام کنند شهادت شان دروغ بوده است. ۱۴- آقای پزشکیان برای دستیابی به نتایج دقیق تر درباره ی زمان وقوع ضربات، کمیته ی تخصصی پزشکی را مجددا تشکیل داده و این بار بر اساس گزارش سی تی اسکن بیمارستان و سایر اطلاعات موضوع را بررسی می کنند و به نتایج روشن تری می رسد. من این نتایج را قبلا طی مصاحبه ای اعلام کردم. ۱۵- قاضی پرونده طی نامه ای به آقای پزشکیان در مورد ادامه ی کار کمیته ی تخصصی پزشکی و اعلام نظر جدید یا دقیق به وی اعتراض می کند. ۱۶- به گفته ی مقامات وزارت اطلاعات به پرسنل متهم و بازداشت شده ی وزارت اطلاعات در طول دوران بازداشت تلقین می شده است که بگویند متهم جاسوس بوده و خود زمین خورده است. قاضی مرتضوی با بازداشت شدگان ملاقات و ضمن تعریف از آنها به عنوان افرادی حزب اللهی و معتقد به نظام و رهبری از ایشان می خواهد که اعلام کنند زهرا کاظمی جاسوس بوده است. ۱۷- نگهبانان زندان که ناظر و شاهد ماوقع بوده اند در این مرحله به مکان های دیگر منتقل می شوند و لوح کشیک دفاتر بند مخدوش و دست خورده است. ۱۸- به گفته ی مقامات وزارت اطلاعات، آیت الله شاهرودی پس از اطلاع از نتیجه ی تحقیقات وزارت اطلاعات می فرمایند صلاح نیست قوه ی قضائیه زیر سئوال برود. باز همین منابع از ایشان نقل می کنند که فرموده اند ما و شما هر دو نظام هستیم، چه فرقی می کند پرسنل کدام یک متهم شوند؟ ۱۹- مقامات قضایی هم گفته اند در شرایط فعلی صلاح نیست مسوولیت متوجه ما شود، چون مخالفان ما در داخل ممکن است سوء استفاده کنند. ۲۰- و بالاخره آن که در این ماجرا از آغاز یعنی از زمانی که به ابتکار دادستان تهران، مدیرکل مطبوعات و رسانه های خارجی ملزم شد اعلام کند زهرا کاظمی سکته قلبی کرده است، تا امروز که دوتن از پرسنل وزارت اطلاعات به عنوان متهم به قتل زهرا کاظمی از سوی دادستان معرفی شده است، به مردم حقیقت گفته نشده است. جز در گزارش رئیس جمهوری مردم. والسلام علیکم و رحمه الله